عکسشو تو گوشیت هی نیگاه کنی ، واسه بار هزارم . . .
انگار تاحالا ندیدیش . . !
بوسش کنی محکم مث دیوونه ها !!
بگی خو آخه دلم همش یه ذره میشه برات . . .
بغض کنی و زرتی اشکات بریزه . . :'(
ب همین سادگی شد 30 روز...
قسمت های قبلی رو میتونید تو طبقه بندی رمان بخونید
آن روز وقتی مشغول مرتب كردن اتاق اشكان بودم، زنگ خانه به صدا درآمد. وقتی در را گشودم دختر خاله ام مهشاد را روبرویم دیدم،ازدیدن اوواقعا خوشحال شدم چون در مشهد زندگی می كند ومن تقریبا یك سال می شد كه او را نمی دیدم.
او را به آغوش كشیدم و گفتم:
- بی معرفت، دیگه ما رو فراموش كردی ؟ادامه مطلب
طبقه بندی: رمان،
دلم اصرار دارد فریاد بزند!
اما من جلوی دهانش را میگیرم
وقتی میدانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!
این روزها
من
خدای سکوت شده ام
خفقان گرفته ام !
تا آرامش اهالی دنیا خط خطی نشود
به خــــاطر سکــوتشـ ــان،کــاری به کــار کســی نداشـتنشـ ـان...،
خلــوتشان، اتاقشــان...،
استراحــتشان، روی پای خود ایستادنشـــان،
دوست داشتنشــــــان!
گویـی جــ ـــــــان میدهنـد برای اتهــام بستـن
و از همــه بدتـــر اینکــه ؛
زوود فرامـــوش مــی شود خوبــی هایشــان . . .
قسمت های قبلی رو میتونید تو طبقه بندی رمان بخونید
از جایم بلند شدم و به كمك اشكان میز شام را آماده می كردم كه زنگ تلفن به صدا در آمد.
- اشكان تو برو بابارو صدا كن من میرم گوشی رو برمیدارم.
وقتی گوشی را بر داشتم صدایی آشنا گفت:
- سلام مژگان خانم دیگه به كلی مارو یادت رفت دیگه هان؟ادامه مطلب
طبقه بندی: رمان،
.. با اینکه سخته ..
.. و یا شاید بیشتر از اون تلخه ..
.. اما باید اعتراف کنم ..
.. باید اعتراف کنم که اشتباه فکر میکردم ..
.. باید اعتراف کنم سخت تر از اونیه که فکر میکردم ..
.. آره باید اعتراف کنم که منم یه آدم هستم ..
.. یه آدم با همه ی نیازهای آدمیت ..
.. با همه خودخواهی های یه آآآآآآآدم..
.. آره فقط یه آدم معمولی ..
.. معمولیه معمولی ..
.. آره تلخه ..
.. اعتراف همیشه تلخه..
.. اما باید اعتراف کنم که هر چی تلاش کردم که عشق من یه عشق زمینی نباشه..
.. رنگ خواسته های زمینی نگیره..
.. اما نشد.. هر چی باشه منم زمینیم .. با همه خواسته های زمینی..
.. آره اشتباه بود هر چی فکر میکردم ..
.. فکر میکردم میتونم تا آخر دنیا تو رو دوست داشته باشم.. فقط دوست داشته باشم از ته قلب.. و با شادی تو شاد باشم ..
.. اما نخوام که پیشم باشی..
.. نخوام که محبتت برای من باشه.. نخوام که نگاهت و همه ی فکرت برای من باشه..
.. فکر میکردم فقط اگه تو شاد باشی.. فقط اگه تو بخندی .. برام کافیه
.. اما باید اعتراف کنم.. عشق من هم محکوم به زمینی بودن هست.. محکوم به همه خواستن ها ی آدم
.. اینکه باشی .. برای همیشه برای من باشی .. دوستم داشته باشی .. نگرانم باشی..حامیم باشی ..
.. باشی برای روزهایی که چشمهام بارونیه ..
.. باشی برای روزهایی که دلم تنگ و ابریه ..
.. باشی برای اینکه یه لحظه بتونم با خیال راحت به هیچ چیز فکر نکنم .. به این امید که تو هستی و مراقب همه چیز ..
..
.. آره این نهایت خودخواهیه ..
.. نهایت خودخواهیه یه عاشق ..
.. اما آخه منم یه آدمم ..
.. فقط یه آدم..
"کامکار"
امروز خیلی احساس تنهایی کردم....
مرسی ک هنوزم ب اینجا سر میزنی...

خوابمو چطور تعریف کنم؟
استادش رفت. شاگرد هم پیراهن یک مشتری را بر داشت و به دکان نانوایی رفت و آن را به مرد نانوا داد و دو نان داغ و تازه گرفت و بعد به دکان برگشت و تمام عسل را با نان خورد و کف دکان دراز کشید.
خیاط ساعتی نگذشته بود که بازگشت و با حیرت از شاگردش پرسید: چرا خوابیده ای؟
شاگرد ناله کنان پاسخ داد: تو که رفتی من سرگرم کار بودم، دزدی آمد و یکی از پیراهن ها را دزدید و رفت. وقتی من متوجه شدم،از ترس تو، زهر توی کوزه را خوردم و دراز کشیدم تا بمیرم و از کتک خوردن و تنبیه آسوده شوم!
خیلی آرومم کرد
با اینکه خواب بود خیلی از دلتنگیم کم کرد
جواب خیلی از سوالامو گرفتم
خواب خیلی خوبی بود

حتی با اشتباه ...
حتی با مرور زمان ...
حتی با هرچیز دیگه ...
این دوست داشتنا شاید فقط یه جور از دل آدما پاک شه ...
اونم مردن هست ...
همیشه ، همه جا ، همه ی لحظه ها ، دوست داشتنت تو قلبم حک شده و هست ...
1/13 ......
قسمت های قبلی رو میتونید تو طبقه بندی رمان بخونید
اصلا متوجه اشكان نشده بودم به سمتش برگشتم و گفتم:
- چی میگی؟ با من بودی؟
- پس با دیوار بودم، گفتم چیه تو فكری؟ حتما دلت برا حامد تنگ شده نه؟
خندیدم و در حالی كه استكان چای را برمی داشتم گفتم:
- نه بابا، داشتم فكر می كردم چند تا از این چای های خوشرنگ آقااشكان بخورم.
- هر چی دلت می خواد.
ادامه مطلب
طبقه بندی: رمان،
نــه از تنهــا مــانــدن!
تــرســم از
تنهــا بــودن،
در كنــار دیگــــــری ســت . . .
“دوستت دارم”
کافیست …
بگذار
خفه کند خودش را
دنیـا
.: Weblog Themes By Pichak :.